شنبه 10 آبان 1399 ساعت 22:41 |
بازدید : 1564 |
نوشته شده به دست مهدی |
(نظرات )
گشت ۲ قسمت دوم فیلم گشت ارشاد ساخته سعید سهیلی از فیلمهای اکران نوروزی است. با زومجی و نقد این فیلم همراه باشید.
این مطلب بیش از آنکه تحلیل فیلم گشت دو باشد بررسی موشکافانه علت توجه مخاطبین به آثار کمدی است. اینکه چرا در کشور ایران تا این حد فیلمهای کمدی تحریککننده هستند و معمولاً فروش بالایی دارند. مواد لازم جهت جذب مخاطب یک شخصیت یا گروه احمق است. چند مرد که از جامعه دور بودهاند (زندان معمولاً بهانه خوبی است) و همین حماقت باعث میشود بین آنها شوخی کلامی به وجود آید. نکته دوم استفاده ابزاری از زنان است. در دیدگاه این فیلمها زن مفهوم والایی ندارد و به عنوان آنچه که قهرمانان (همان احمقها) به دنبالش هستند در فیلم گنجانده میشوند. زنانی که دستنیافتنیاند و این رسیدن نیاز به عمل قهرمانانه (بخوانید بزن و بهادر بازی) دارد. حال تفاوتی ندارد که زن سرمایهداری بیوه باشد یا گروه موسیقی یا دانشجو، مهم آن است که همسایه باشد و مجرد. مهمترین مسائلی که در این شکل سینما از آن سخن میرود نیز از نیاز جامعه برگرفته شده است یعنی پول. قهرمانها به دنبال پول هستند و به راحتی هم به آن دست پیدا میکنند چون درست است که گروهی احمقند اما فراموش نکنید که دست بالای دست بسیار است و هدف نویسنده در پیرنگ به هر قیمتی باید به دست آید. چند اشاره سیاسی بیدلیل و نامربوط به کلیت ماجرا (اصلاً ماجرای کلی مگر وجود دارد؟)، تیکههای سیاسی دم دستی و شوخیهای مثبت ۱۸ هم که به متن اضافه شود خودبهخود تصور مهم بودن و جسور بودن اثر القا خواهد شد و فیلم از یک کمدی سخیف به یک فیلم ساختارشکن تبدیل خواهد شد.
سراغ سینمای هند برویم. اغلب فیلمها درباره جوان عاشق پیشهای است که میخواهد به زنی برسد اما برای آن نیاز به پول دارد. او درگیر ماجرای خطرناکی میشود و در راه رسیدن به پول، عشق یا دختر مورد علاقهاش کتک میخورد و تا مرز مرگ میرود و در پایان هم به معشوق میرسد یا نمیرسد. در گشت ارشاد یک (که بدون شک نمونه بهتری نسبت به قسمت دومش است) همچین الگویی وجود دارد. سه احمق زرنگ در مسیرشان به زنها دل میبندند و برای رسیدن به آنها باید به پول برسند یا اینکه در بازی خطرناکی وارد شوند که با جانشان بازی میکند. الگو در قسمت دوم هم به همین شکل است. آش دست پخت کارگردان از موارد ذکر شده تشکیل شده که در تاریخ سینما ثابت شده که پولساز است. دیگر، بحث در مورد کلیشه بودن، تکراری بودن، نبود قصه مرکزی واحد و درگیر کننده، شخصیتپردازی مرتبط با داستان اصلی و همه و همه بی مورد است. فیلم عملاً با هدفی جز سینما ساخته شده و درست در نقطهای که مواد لازم ذکر شده به هر طریق ممکن تهیه شد، فیلم ساخته میشود و فروش خود را هم میکند. سطح توقع مخاطب هم بالاتر از این نخواهد رفت چون عملاً نمونههای بهتری وجود خارجی ندارد که بتواند رقیب را از صحنه بیرون کند. از اجاره نشینها ساخته داریوش مهرجویی و چند نمونه خوب دیگر که گذر زمان عیارشان را مشخص کرده و تبدیل به اثری ماندگار شدهاند بگذریم، سینمای ایران سالهاست کمدی درجه یک و خوبی به خود ندیده است.